سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هانگوگ نامه : گاه نگار روزگار دانشجویی در کره
سلام
امروز مسجد مراسم افطاری بود و مفتی عبدالوهاب (سوری الاصل) آمده بود. من
و بقیه چون برای کارهای دیگر بیرون رفته بودیم نتوانستم به موقع برسیم و
درست قبل نماز رسیدیم و سخنرانیش را نبودیم.هرچند من حوصله سخنرانی
ندارم.بعدش هم شام که مرغ و گوشت گاو بود و البته برنجش هم که خام بود ودم
نکشیده.بی خیال. نفس کارشان مهم بود.کلی مسلمان تازه وارد داشتیم و حسابی
شلوغ بود.محیط خوبی بود. حسابی از محیط بیرون جدا شدم.ارتباط گسترده داشتن
با دیگران باعث نشاط می شود حیف که من دیگر جز پیرهای اینجا هستم و دوستان
قدیمی یک به یک به کشورهایشان برمی گردند و تا یک سال دیگر حسابی اینجا هم
غریبه خواهم بود. ان شاالله خودم هم تا آن وقت تمام کنم و برگردم.4 سال
برای زندگی در اینجا بس است.راستی یادم رفت

رمضان مبارک و پر برکت

خوب ببخشید من اینجا دچار تاخیر زمانی شده ام. من را هم هر جا هستید دعا کنید.
ملتمس دعا



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  شنبه 87/6/16ساعت  11:0 عصر  توسط سید جواد 
      نظرات دیگران()

    <      1   2   3   4   5   >>   >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    آندونگ1
    [عناوین آرشیوشده]