سلام
11 نوامبر که می شود 11/11 روز پپرو در کره است.البته گویا در ژاپن هم هست. در این روز دخترها و پسر های جوان برای دوستانشان و کسانی که دوستشان می دارند( به اصطلاح اینها دوست دختر و دوست پسرشان) سیخ شیرینی های شکلاتی می گیرند و به هم هدیه می دهند.2 سال قبل که برای اولین بار این پپروها را دیدم توجهی نکردم و گفتم چیزی مثل همه شکلات و شیرینی هاست ولی وقتی اشتیاق دختر هم آزمایشگاهیم را در موردش دیدم ( فکر بد نکنید دوست پسر = نامزد داشت) در این مورد پرسیدم و او ذوق زده نشست و برایم املایش را به کره ای نوشت و توضیح داد که این محصول در ژاپن تولید می شده است ( و گویا الان در کره) و فروشنده ها که این محصول روی دستشان مانده بوده است در چه کنم چه کنم فروش فکری به ذهنشان می رسد که روزی به اسم پپرو بسازند و خوب جوانها و نو جوانها را هم با تبلیغات و جاذبه جنس مخالف (البته این تکه اش از من است) را وادار به خرید این سیخ شکلاتی بکنند.و از ژاپن این رسم به کره می رسد و حالا هم که حسابی جا افتاده است. در حالی که خودم را شادان از درک این رسم عشقی نشان می دادم با خودم فکر می کردم همیشه سرمایه راهش را برای کسب سود بیشتر باز می کندو این بار با سو استفاده از عواطف جوانان. رواج مصرف و سود سرمایه دار.
بی خود نبود کاسترو چندی قبل به بابانوئل و کریستمس حمله کرده بود و آن را رواج مصرف گرایی خوانده بود و پیر چاق بی مصرف نوئل را مروج آن. البته ناگفته نماند ما هم داریم بدبختانه رسوم زیبا و روزهای مبارک خود را با مصرف زدگی و مد تباه می کنیم و شیرینی آن را به کاممان زهر می کنیم. مقایسه کنید روز مادر و زن و مخارجی که خانواده ها متحمل می شوند و ساده زیستی حضرت زهرا (س) و عشق علی و فاطمه را با رفتارهای ما در این ایام.شک دارم که ما به ایشان تاسی می کنیم. یا همین عید نوروز و ...
برای ادامه داستان قبلی برای جلوگیری از طولانی شدن متن می روم به ادامه مطلب