سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هانگوگ نامه : گاه نگار روزگار دانشجویی در کره
سلام
من مانده ام در عقل و فهم برخی در ایران که از قضا خود را اهل ادب و فرهنگ  می دانند و در رسانه های نوشتاری و دیداری همه را زیر تیغ نقد خود می برند  و همه را معیوب می دانند الا خودشان!
حالا چه شده؟ مگر باید آسمان به زمین بیاید که داد کسی را در بیاورند؟
این دروغ 13  دیگر چه حکایتی است که دارند یک عده قلم به دست و نه نویسنده آن را ترویج می کنند؟ کجای آداب و رسوم ایرانی، دین اسلام یا زرتشت  از این مسخره بازیها دارد؟ کجا دروغ گفتن اسباب تفریح پسندیده ایرانی است. خوب است بنا به گفته معصوم خاستگاه هر بدی دروغ است. حالا یک   عده که فکر می کنند خیلی هم بامزه هستند و هم می فهمند دروغ 13 را به هم می بافند و به خورد مردم می دهند. خوب که چه؟ لوس های بی مزه با این تقلید ناصوابتان کجای دنیا را گرفتید؟ چه خیری به این مردم رساندید؟ چقدر کمک کردید چرخ هستی بهتر بچرخد؟؟؟
به جای تقلید از رسوم ناپسند دیگران چیزهای خوبشان را چرا به کار نمی بندید؟ به شما می گویم. چون سخت است. باید سخت کار کرد. باید فکر کرد .باید از خوش گذرانی هایت بزنی تا کار خوبی بکنی.ولی دروغ گفتن که خرجی ندارد؟ چیزی گفته شده و نوشته شده و رفته. به همین سادگی. اگر تاثیر این رفتار تنها به خود ای افراد بر می گشت می شد از آن چشم پوشی کرد ولی کسی که سنتی نابجا با استفاده از سانه ای همگانی را باب می کند شایسته برخوردی جدی و تند است. اگر منی که اینجا می نویسم اشتباهی بکنم به تعداد چند خواننده محدود آن تاثیر گذارم البته اگر تاثیری هم بگذارم. ولی در روزنامه ها و سایر رسانه های همگانی خیر..
باز هم یاد مولانا افتادم که می گوید:
خلق را تقلیدشان بر باد داد    ای دو صد لعنت بر این تقلید باد
====================================================================

2 شب گذشته هم یکی که آزار داشت در چند نوبت و به صورت منظم از 3 یا 5 صبح هی زنگ می زد و وقتی گوشی را بر می داشتم جواب نمی داد. به هر حال تا 9 صبح نگذاشت بخوابم.  اگر از ایران بوده که می دانم چند نفر بیشتر شماره ام را ندارند و در وقت مقتضی به آن رسیدگی خواهم کرد اگر هم از کره بوده که آدم مریض را نمی توانم پیدا کنم. شرکت اس کی هم مثلا تلفنش کالر آی دی دارد ولی شماره مقابل را نشان نمی دهد. کشته اند خوشان را با این حریم خصوصی.
به هر حال آخرش همه مودم و هر چه اسمش  هست را  خاموش روشن کردم و خوابیدم. بعدش دیگر مزاحمتی نبود!!!به هر حال باعث شد روزم کامل خراب شود با این که کلی کار درسی دارم و حسابی گرفتار.
اینها را هم اینجا نوشتم تا فکر آزاد شود و بهتر به کارم برسم با این که وقتم را می گیرد. 

  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  یکشنبه 88/1/16ساعت  12:31 عصر  توسط سید جواد 
      نظرات دیگران()

    <      1   2   3   4   5      >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    آندونگ1
    [عناوین آرشیوشده]