سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هانگوگ نامه : گاه نگار روزگار دانشجویی در کره
سلام
نخست این که از این به بعد شخصیتهای داستان ما در اینجا با نامی دیگر
آورده خواهند شد. همین طوری خواستم نوعی تنوع ایجاد کنم. بیان اول شخص کمی
کهنه شده بود و شاید در برخی جا ها بیش از حد احساسی می شد.
خوب شخصیتهای داستان ما از این به بعد عبارتند از :
"آقای اخمو" یا "آقای ریشو"
"آقای سبیلو" یا " آقای مودب"
"آقای بابا" یا "بابا ریاضی"
"خانم مامان" یا "مامان بانو"
و مهمتر از همه "آقای بچه" و...بقیه شخصیتها

================================================
امروز صبح زود رادیو جوان گوش می کردم بحث زن و شوهری بود و نظر خواهی از
شنوندگان که مردی به همسرش وقت خواستگاری قول داده بود برایش خانه بخرد آن
هم یک ساله و حالا می گوید بعد یک سال پول ندارم و... شنونده ها باید می
گفتند با پولش چه کرده است و ...
یکی پیامک داده بود چیپس سرکه نمکی خریده یکی هم گفته بود پولشو داده به من!
این هم از بیکاری یا شوخ طبعی ایرانیها سر موضوع مشاوره خانواده این طوری
جفنگ نظر می دهند. بیکاری پیامک می زنی هم وقت خودتو می گیری هم رادیو
را...
این از این بقیه داستان از فردا با شخصیتهای نو.




  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  پنج شنبه 87/8/2ساعت  2:22 صبح  توسط سید جواد 
      نظرات دیگران()


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    آندونگ1
    [عناوین آرشیوشده]