سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هانگوگ نامه : گاه نگار روزگار دانشجویی در کره
سلام
امروز صبح دوست پاکستانیم اول کاری چند دعوتنامه دستم داد.دیدم برای سال مولاناست .خوب تصور کنید چه کشوری آن را برگزار می کند؟ ایران خیر افغانستان خیر
بله ترکیه.ترکیه ای که نه فارسی صحبت می کنند مردمش و نه نظام لاییکش کاری با حرف های مولانا دارد. می خواهند مردم بروند رقص و سماع ببینند و جیبهایشان را بتکانند و برگردند کشورشان.ترکها هم شاد از این پول رسیده از جانب جهانگردها.
Image and video hosting by TinyPic
این که می بینید کارت دعوت دانشگاه ملی چونگنام است که به مناسبت اعلام سال رومی ( مولانای بلخی هم رومی شده دیگر) از طرف یونسکو با همکاری مرکز فرهنگی استانبول انجمن یا موسسه کونیا و مرکز فرهنگی دجون(احتمالا) در سالن مرکز همایشهای دانشگاه (جانگ شیم هواگوگ سه مون هواهواکوان) 14 ژوئن مراسم بزرگداشت مولانا دارند. لابد با کمی رقص و آهنگ و چاخان مولانایی دیگر خواهند ساخت و تحویل این مردم بی خبر خواهند داد.اگر فرصتی شد خواهم رفت ببینم چه می کنند و اگر شد همین جا دوباره فیلم یا عکس هایش را خواهم گذاشت.ببخشید گویا حجم این عکس زیاد شده.دیر بالا آمد فحش ندهید. 
از همان اولش هم که شروع کرده اند به قاپیدن هر چیز ایرانی به اسم خودشان.همین نقش کاشی ها صد در صد ایرانی است بپرسید می گویند نه ایرانی ها از ما گرفته اند .باور ندارید امتحان کنید.
اما مسولان ایرانی را چه می شود.هی خوابید یا بیدار. نه فکر کنم خوابید.بدجوری هم خوابید.البته از آن نوعی که می گویند خفته را می شود بیدار کرد ولی کسی که خودش را به خواب زده است را نه. همین طوری نگاه به شرق دارید. فروش نفت و گاز به شرق و واردات اجناس شرقی که هنر نشد.
بخش فرهنگی سفارت هم دلش خوش است در دانشگاه کره ( هانگوگ دهاگیو ) کرسی زبان فارسی راه انداخته است. خوب این خیلی خوب است. خیلی ولی کافی نیست.بیشتر کره ایها چیزی از ایران نمی داننند اگر هم بدانند از نفتش می دانند بیشتر و ما مردمان پولداری هستیم.
می گویند ما نمی توانیم زیاد کار کنیم.کتاب بدهیم به دانشگاه حتی در مورد ایران. چون به ما گیر می دهند روابط ما را زیر نظر دارند. آخر این شد حرف.در شرایط عادی که من هم می توانم ادعا کنم.دیپلمات و مسوول فرهنگی باید در شرایط  نامساعد فرصت سازی کند. اصلا چرا کره ایها در ایران این قدر آزادی دارند.نفع آنها مگر بیشتر از فروشان اجناسشان در ایران نیست چرا نباید به ما امتیاز بدهند.باور کنید مدتی که بحث تحریم اجناس کره ای توسط دولت بود بد جوری آب توی دست و پای کره ایها افتاده بود. می دانید ایران چه بازاری لذیذ برای اینهاست. شاید بگویید ایران کارگر می فرستد به کره.اولش که کره نیروی کار کم دارد و شدیدا نیازمند کارگر است. دوم این که هنر نشد که جوانهای ایرانی را بیاورید به امان خدا ول کنید. بد جوری این گروههای مسیحی به آنها پیله می کنند و با هزار وعده و وعید از اقامت دایم تا کمک مالی و ویزای آمریکا و ..........دعوت به برگشت از اسلام می کنند و خوره روح آنها می شوند و در مواردی هم موفق می شوند گو این که طرف مزایای نادیش را در نظر می گیرد.
راستی تا یادم نرفته است.شما ان. جی .او ها و مراکز فرهنگی را  هم می گویم.شما به چه دردی می خورید؟فقط در ایران آن هم در نزدیکی انتخابات حرف های قلمبه سلمبه به درد نخور بزنید. اگر مرد عملید اینجا هم میدان کار فرهنگی و ایرانی. مزایای مادیش را هم می برید.اینجا مردم حالا پول دارند و زیاد برای جهانگردی و تفریح خرج می کنند. بجنبید تا از دیگر رقبا عقب نیافتاده اید.
اما لازم است یاد آور شوم اگر در شرق آسیا متحد می خواهیم باید 2 کار کنیم (علاوه بر باج نفت دادن ....) 1-بزرگی فرهنگ و تمدن ایرانی را جسابی و به تمام معنا به این مردم منتقل کنیم 2- تشیع را ترویج دهیم. اگر این مردم شیعه بشوند با تمام وجود می شوند.اینها حد وسط ندارند. یا خیلی ول انگارند یا اگر معتقد به دینی شدند بد جوری پیله آن می شوند.به هر حال از ما گفتن بود که و ما علیک الا البلاغ
 
 
 
 
 
 
 
 


  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  دوشنبه 86/3/14ساعت  6:16 صبح  توسط سید جواد 
      نظرات دیگران()


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    آندونگ1
    [عناوین آرشیوشده]