• وبلاگ : هانگوگ نامه : گاه نگار روزگار دانشجويي در كره
  • يادداشت : اي يانگ ا شما
  • نظرات : 2 خصوصي ، 10 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + عليرضا 

    سلام خدمت آقا سيد جواد عزيز .

    اميدوارم ايام به كام باشه و درسها خوب پيش بره . انشاء ا..

    حقيقت اينه كه در مورد اين سريال بحث زياد هست اما بحث خوب و به درد بخور كمه و من زياد نديدم. به نظر مي رسه كه مردمان آسياي شرقي و همين چشم بادومي ها علاقه ي زيادي دارن كه بگن : با تلاش و صبر و پشتكار و... ميشه خيلي از كار ها رو انجام داد و براي اينكه نشون بدن كه اين تلاش و پشتكار مي تونه غير ممكن رو ممكن كنه از يك زن به عنوان شخصيت اصلي استفاده مي كنن. مثل اوشين و هانيكو كه زاپني بود و اين يكي كه كره اي ها در ادامه ي اين راه ساخته بودن . اصل حرف خوبه اما اگر ازش بهره برداري بد نشه . در مورد خود سريال من چند تا دوست فيلمنامه نويس دارم و همون طور هم كه خودم پي برده بودم از نظر فني فيلمنامه ي ضعيفي داشت . هر چند كار گرداني خوبي داشت . در مورد جراحي كه دوستان گفتن بايد بگم نه . اين طور نبايد برداشت كرد كه سعي شده كه تاريخ تحريف بشه بلكه همون طور كه ديديد لحظه ي عمل جراحي در يك غار و دور از چشم مردم بود و بعد هم ادعايي نشد كه او يك جراح است و اين كار را ادامه داده است . فيلم نامه نويس با يه كم زرنگي سعي كرده از داستانهاي غير مستدلي كه وجود داشته بهترين استفاده رو بكنه در جهت تاثير گذاري فيلم .

    در پايان بايد بگم كه دوستان دقت كنن كه

    اين يه فيلمه و لي يانگ آ ٍ يه ادم عادي ، اوني كه خوب بوده يانگوم بوده نه اين مايكن كره اي.

    پاسخ

    سلام آقا عليرضا تشکر از لطف شما متاسفانه مردم بخش اول مورد نظر شما را نمي بينند و عموم مجذوب بهش دوم يعني اي يانگ ا مي شوند و بعدش شيفته کره که هيچ برتريي بر ايران ندارد مگر در پاره اي موارد تکنولوژيکي که صد البته با اندکي تلاش و رفع تنگ نظريهاي بين ما ايرانيها به راحتي بالاتر از کره اش را هم پشت سر خواهيم گذاشت ان شاالله. کسي هم نمي تواند منکر نقش پشتکار در پيشرفت شود ولي کره جنوبي بيشتر مديون چيزهاي ديگري است که در اين مقال نمي گنجد و گرنه کره شمالي هم بايد پيشرفت مي کرد. متاسفانه مسوولين فرهنگي به بيان عوام مرده خورند و فقط اين سريال را نشان دادند بدون اينکه به فکر پيامد هاي آن باشند و مديريت فرهنگي آن را بکنند. به عبارتي مدتي مردم را سرکار گذاشتند البته با بيت المال و بعد هم آنها را به امان خدا رها کردند و سودجوها هم يانگوم را کنار گذاشتند و اي يانگ ا را مطرح کردند و مجلات زرد،لباس هاي بنجل و مدهاي جيب خالي کن و ... به خورد مردم دادند اين که نمايش يک بانوي فداکار و پرتلاش بيگانه در جامعه نقش مثبت در جامعه ايراني مسلمان ايفا کرده است يا نقشي منفي سوالي است که مديران! فرهنگي با مراجعه به وجدان خود و مطالعات اجتماعي به آن پاسخ گويند و براي آينده برنامه ريزي کنند.